متن ترانه
همون لحظه همون موقع با اون احوال خیلی بد
درست وقتی که میرفتی دلم شور تو رو میزد
همون وقت تو رو داشتم، یهو از دست میدادم
از اون شب به خودم هرشب چقدر لعنت فرستادم
چه کاری بود که من کردم تو رو سوزوندم از ریشه
این آتیش همون روزه که دامن گیر من میشه
رفتی که تنها بمونم با خودم هیزم آتیش تنهایی شدم
باعث اون همه تنهایی منم، عاقبت باید که تنها میشدم
رفتی که تنها نمونم با خودم هیزم آتیش تنهایی شدم
باعث اون همه تنهایی منم عاقبت باید تنها میشدم
توی این خونه ی متروک دلم جون میده میمیره
شب هاش هم بی ستاره است غروب اش که نفس گیره
به تو بد کردم و الان ببین عاقبتم اینه
که تنها با دل تنگ ام دیگه ساکت نمیشینه
به تو بد کردم و الان ببین عاقبت ام اینه
که تنها و دل تنگ ام دیگه ساکت نمیشینه
به تو بد کردم اون روزا که عشق ات رو نفهمیدم
که هر کاری باهات کردم دارم تاوان اش رو میدم
رفتی که تنها بمونم با خودم هیزم آتیش تنهایی شدم
باعث اون همه تنهایی منم عاقبت باید تنها میشدم
رفتی که تنها بمونم با خودم هیزم آتیش تنهایی شدم
باعث اون همه تنهایی منم