متن ترانه
لطفاً به بند اولِ سبابه ات بگو
یک ذره صبر و حوصله اش بیشتر شود
از بُخل ، زنگ خانه یِ من سکته می کند
دستت اگر کمی متمایل به دَر شود
دَر میزنی که وارد تنهایی ام شوی
اما بعید نیست زمانی که میروی
در از خودش جلای وطن گفته مثل من
در جست و جوی در زدنت در به در شود
این بچه لاک پشت نگون بخت سال هاست
از تخم در می آید و سوی تو می دود
اما مقدر است در آخرین قدم
یعنی در آستانه ی دریا دَمَر شود
نُه ماه غلت خوردم و اصرار داشتم
در آن رَحِم لباس شوم تا بپوشی ام
یا کاسه ای شراب شوم تا بنوشی ام
هر نطفه ای که دوست ندارد پسر شود
هر نطفه ای که دوست ندارد وَرَم شود
گفتم ورم شوم ورمی در درونِ تو
تا هِی بزرگ تر بشوم تا جنون تو
همراه قد کشیدن من بیشتر شود
اما پسر شدم که تو را آرزو کنم
هِی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم
اما پسر شدم که تو را آرزو کنم
هِی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم
اما پسر شدم که تو را آرزو کنم
هِی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم
پیوسته آرزو کنمت ، بلکه آرزو
از شرم ناتوانیِ خود جان به سَر شود
دستت مبارک است که چک میزند به گوش
دستت مبارک است که می آورد به هوش
عیسای دست های مبارک ، بزن مرا
تا مُرده ای به زنده شدن مفتخر شود
اما پسر شدم که تو را آرزو کنم
هِی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم
اما پسر شدم که تو را آرزو کنم
هِی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم