متن ترانه
متن آهنگ پایان از بابک جهانبخش و پوریا
خالی نمیشم از غمی که حقِ من نیست
روزی هزار بار مُردم و ، غم هام نمُردن
این گریه ها یِ کهنه یِ بی وقفه یِ من
انگار از تاثیر هیچ ، بویی نبُردن
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
یه عمره که از دور منو دریا میبینن
اما درونم چیزی جز سراب و غم نیست
من از خودم گلایه دارم دردم اینجاست
این زندگی چیزی که من میخواستم نیست
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
از من فقط یه اسم مونده و ، یه سایه
اما میدونم هیشکی جز من متهم نیست
این اعتراف آغازِ یک پایان تازه است
این زندگی چیزی که من میخواستم نیست
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
از من فقط یه اسم مونده و ، یه سایه
اما میدونم هیشکی جز من متهم نیست
این اعتراف آغازِ یک پایان تازه است
این زندگی چیزی که من میخواستم نیست
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
این زندگی چیزی که من میخواستم نیست
این فاجعه دائم داره تکرار میشه
پنجره ای که رو به دیوار ، باشه هر روز
بعد از یه مدت از خودش بی زار میشه
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
مثل یه پروانه که وابسته است به پیله اش
شاید نمیخواستم به دنیا پا بزارم
مثلِ یه ماهی که پُر از وحشت آبه
روزهای خیلی سختی رو ، در پیش دارم
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
از من فقط یه اسم مونده و ، یه سایه
اما میدونم هیشکی جز من متهم نیست
این اعتراف آغازِ یک پایان تازه است
این زندگی چیزی که من میخواستم نیست
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
از من فقط ، از من فقط یه اسم مونده و یه سایه
اما میدونم هیشکی جز من متهم نیست
این اعتراف آغازِ یک پایان تازه است
این زندگی چیزی که من میخواستم نیست